нσмɛ / ɛ-мαιℓ / мσиα / Ƥяσғιℓɛ
پرنده اي كنار تنگ ماهي نشسته بود،نگاه كرد و گفت:تو كه سقف قفست شكسته چرا فرار نميكني؟! دلم هوس قایق سواری کرده خودت باش، کسي هم خوشش نيومد. نيومد که نيومد! اينجا مجسمه سازي نيست ! غم انگيز است اگر تو را نخواهد؛ مسخره است اگر نفهمي؛ احمقانه است اگر اصرار کني .... در دسترس بودنت ديگر برايم ارزش ندارد ! اکنون نه مشترک هستي ! نه مورد نظر ! ديـــگــــه نـــمـــي خـــوام به کسي محبت کنم که تنفر پس بگيرم تمام مُرفين هايِ دنيا هم منو بغل كردي نه براي اينكه بهم آرامش بدي... وقتی که گرمای نگاه تو نیست غَمگـین تــریـن جــای خــاطِــره اونجــاییـه کِــه کــم کــم شـ ـب که میشود نبودنت را زیر بالشم میگذارم .. لبــانت ... آسمان را مرخص می کنم دیگر به هوا هم نیازی ندارم !!! تو خودت را ... مثل آسمان ... مثل هوا ... مثل نور ... پهن کرده ای روی همه لحظه هایم... خدایا کمکم کن بتونم قبول کنم......... گاهی دست خودم را میگیرم بگـــو تمـــامِ تـو مـال مـن اســت !! دلم میـخـواهــد حـسـادت کـنـم بــه ِ خودم... وقتي از دوريه تو زانو هايم را به آغوش كشيده بودم تو براي آغوش ديگري زانو زده بودي باران کـه میبـارد ... فقط پلی بودم برای عبورت خدایا..!!کاش اعتراف کنی... دلتنگی خونه دلم را هرگز گم نمیکند کم کم دارم عادت میکنم با این همه فراموشی هنـ ـوز صدایِ پـ ـای رفتنت از پشت پنجـ ـره زخم می زند.... خـســـته ام تــنـــم کــمــی مُـــردن مـیـخواد .... خدایا...!!
شاید کمی دور تر از این هوای پر از دی اکسید تنهایی
پیاده مان کرد در جزیره ای تنهاتر از اینجا
...
دورتر از این دنیا
همین ...
آرامَم نمي كند ؛
خودت مَرهَم شو ،
لعنتي ِ من !!
براي اينكه...
اونقدر دور خودت بگردوني تا وقتي رفتي ، زمين و زمان دورم بگردن ...
و الان سالهاست بقدري سرگيجه دارم كه هنوز نفهميدم كجاي زندگي تو بودم
این می شود حال و روز من و زمستان
سرماخوردگی های پی در پی
...
تب و لرز های بی پایــــان !!!
خورشید نگاه و لبان تو کو
تا برف های وجودم را آب کند ...
اِحســاس میکُنــی چِهـــرش داره از یــادِتـــ میـــرِه ...
و شـ ـجـ ـاعـ ـت خود را زیر سئوال می برم ...
راستی تو که مرا میشناسی دووم میارم تا صـ ـبـ ـح ؟
طعم سیب میدهند...
میخواهی آدمــم کنی؟
اگر در رابطه اي "حرمتم " زیر سوال رفت..
اگر در رابطه ای بی احترامی شد ،
...
حتی به شوخی...!!!...
برای همیشه با آن رابطه خداحافظی کنم...!!!
آب رفته به جوی باز نمی گردد...!!!
می برم هوا خوری
محکم خودمو می کوبم زمین دیوانه نیستم
می خواهم فراموش نکنم چه کردی با من !!!
دلـم بـرایت تنـگ تـر می شـود ...
راه می افـتم ...
بـدون چـتـر ...
من بـغض می کنـم ...
آسمـان گـریـه ...
فکر تخریب من نباش !
به آخر که رسیدی دست تکان بده ،
خودم فرو می ریزم ... !!
جهنمی در کار نیست براي ما
همین روزهای برزخی زمین کافیست...!!قبول کن گاهی از جهنم تو ،هم بیشتر ما را بهاتش می کشد
به زمین گرم بزن کسیُ که به عشق کسی چشم دوخته باشه..
عشق تــــــــــو
شوخی زیبایی بود که خداوند با قلب من کرد !
زیبا بـــــود ...امّا...شوخی بــــود !
... حالا . . .
تو بی تقصیری ! خدای تو هم بی تقصیر است !
من تاوان اشتباه خود را پس میدهم . . . !
تمام این تنهایی..............تاوان « جدّی گرفتن آن شوخی » است
Ɖɛƨιɢиɛя |